سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال سیدالشهدا علیه‌السلام در ورود کاروان به کربلا

شاعر : محسن راحت حق
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

شیون و غوغا مکن زینب خدا صبرت دهد            صبر کن خواهر الهی مصطفا صبرت دهد
لـرزه افـتاده به دستانت کمی آرام باش            بر لبم دارم دعـا خیرالنسا صبرت دهد


بعدِ من با لشگرِ غارت مواجه می‌شوی            حق تو را در جنگ با این اشقیا صبرت دهد

بازوانت می‌شود خیلی کبود از ضربه‌ها            کاش یزدانت میانِ ضربه‌ها صبرت دهد
می‌شوی مانند زهـرا مادرم یاسِ کـبود
گاه می‌پرسی ز خود آخر گناهِ ما چه بود؟
گوش کن زینب که این وادی یقین دارم مناست            آب و خاکش با دل و جانِ حسینت آشناست
وعده‌گاهِ ماست این وادی،محلِّ آخر است            لب فرو بند از گله اینجا قرارم با خداست
رنجـشِ بسیار می‌بـینی تحمّل کن فقـط            پرچمِ این نهضتِ عظما به دستانِ شماست
از چه لطمه می‌زنی ای مهربان همراهِ من            می‌دهم پاسخ سوالت را که اینجا کربلاست
چند روزی بیشتر مهمان نباشم در برت
ای فـدای اشک‌ها و سیـنۀ غـم‌پـرورت
این همان جایی‌ست که آئینه‌ها را می‌کُشند            بینِ گـودالِ وفـا؛ کـوه وفـا را می‌کُشند
این همان جایی ست که شیرخواره‌ام پر می‌کشد            پیشِ چشمانِ خودم سرِّ دعا را می‌کُشند
اربـاً ارباً می‌شـود جـسـمِ عـلـی اکـبرم            خواهـرم پیـغـمبر کـربـبلا را می‌کُـشند
می‌شود دستانِ ساقی‌ام جـدا
از پیکرش            زادۀ امّ البـنـیـن مـاهِ لـقـا را می‌کُـشـنـد
خواهرم آرام‌تـر این کـربلا کرببلاست

می‌شود روزی ببینی که سرم بر نیزه‌هاست

نقد و بررسی

ابیات زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد و ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



دست و پا را گم نکن زینب خدا صبرت دهد            صبر کن خواهر الهی مصطفا صبرت دهد



بعدِ من با لشگرِ غارت مواجه می‌شوی            حق تو را با دشمنان اشقیا صبرت دهد



این همان جایی‌ست که آئینه‌ها را می‌کُشند            بینِ گـودالِ وفـا؛ اندر وفـا را می‌کُشند



با توجه به اینکه تصریح بر شش ماهه بودن در کتب تاریخی متقدم و معتبر نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ذخیرة الدّارین آمده است لذا بیت زیر تغییر داده شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



این همان جایی ست که ششماهه‌ام پر می‌کشد            پیشِ چشمانِ خودن سرِّ دعا را می‌کُشند